روحانی از “گشایش اقتصادی” سخن گفته است؛ وعدهای که قرار است بهزودی با توضیحات بیشتر اعلام شود. همین موضوع عدهای را وسوسه کرده تا به رمزگشایی از این “گشایش” همت گمارند. آیا کلید روحانی میتواند عاقبت دری را بگشاید؟
هیچ چیز دقیق و روشن، سیاه بر روی سفید اعلام نشده است. رهبران سه قوه دور هم جمع شده و پس از آن خبر از “گشایش اقتصادی” داده بودند. بازار گمانهزنیها هم در چنین لحظاتی خیلی سریع داغ و پررونق میشود. عدهای حتی از پایان تحریمها سخن گفتند و عدهای از آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران.
محمود واعظی را مثال بزنیم: رئیس دفتر حسن روحانی در فردای همان روزی که روحانی وعده “گشایش اقتصادی” را داد، در مراسم رونمایی از تولید جدید شرکت سایپا از “سیگنال مثبت اروپا” سخن گفته و مدعی شده بود: «با علامتهایی که از کشورهای اروپایی و آسیایی و دیگران دریافت کردهایم، در روزهای پایانی تحریمها قرار داریم.»
سردفتر رئیس جمهوری ایران از هویت “دیگران” در اظهارات خود رمزگشایی نکرده بود و نگفته بود که مسئولان جمهوری اسلامی چه علامتهایی از سوی این “دیگران” دریافت کردهاند. تنها نکتهای که درباره این “دیگران” روشن شده، این است که آنها نه اروپایی هستند و نه آسیایی.
حسامالدین آشنا را مثال بزنیم؛ مشاور حسن روحانی که گفته میشود در پس ابهامات نهفته در پستهای توییتریاش گاهی “اخبار مهمی” هم وجود دارد. این را “آفتاب یزد” مدعی شده است. همان منبع نیز احتمال داده که این بار هم پشت پرده ابهامات پست توییتری مشاور روحانی “خبر مهمی” پنهان شده باشد.
حسامالدین آشنا یک پست توییتری منتشر کرده و آن را با هشتگ “#پیشنهاد” آراسته است. مشاور روحانی با این پست توییتری به مردم پیشنهاد داده است: «قبل از هر تصمیم اقتصادی شخصی یک هفته صبر کنید.»
اینکه مضمون علامتهای ارسالی اروپا و “دیگران” به مسئولان جمهوری اسلامی چه بوده، روشن نیست. روشن نیست که رئیس دفتر روحانی بر چه مبنایی میگوید که ایران در روزهای پایانی تحریمها قرار دارد. و روشن هم نیست که مشاور روحانی انتظار چه خبری را برای روزهای آینده دارد که از مردم خواسته یک هفته خویشتنداری از خود نشان دهند و منتظر بمانند.
اما برخی از مسائل روشن شده است. از آن نمونه است طرح پیشفروش نفت خام کشور به مردم؛ آنهم در شرایطی که نفت ایران بیمشتری روی دست وزارت نفت باد کرده است.
رمزگشایی از یک وعده
در این بین، سایت “دنیای اقتصاد” از وعده “گشایش اقتصادی” رمزگشایی کرده و نوشته است که قرار بر عرضه “اوراق سلف موازی” به مردم است؛ اوراقی که پشتوانه آن پیشفروش نفت خام به مردم است.
به سخن دیگر، کاهش صادارت نفت خام ایران بر اثر تحریمهای گسترده، مسئولان را به فکر فروش نفت به مردم ایران انداخته است. حجم آن را نیز ظاهرا تعیین کردهاند. سخن از پیشفروش ۲۲۰ میلیون بشکه نفت به مردم در یک بازه زمانی یک ساله به میان آمده است.
سرانگشتی که حساب کردهاند، دیدهاند که میشود چیزی حدود ۶۰۰ هزار بشکه نفت در روز. یعنی ۲۲۰ میلیون بشکه را تقسیم بر تعداد روزهای سال کرده و به چنین مقداری رسیدهاند.
به این ترتیب مسئولان به آن امید بستهاند که مردم روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت را با محاسبه ریالی بهای دلاری نفت “متکی بر ارز سنا” خریداری کنند. این هم به این معنا است که مردم نفت را به بهای دلار ارز سنا میخرند، پول آن را اما به تومان میدهند و سرانجام هم پول خود را به تومان پس میگیرند.
صفت “موازی” را هم در این طرح گنجاندهاند که حکایت از دادن وکالت به وزارت نفت برای فروش این نفت دارد. یعنی وزارتخانهای که برای فروش و صدور نفت ایجاد شده، از مردم وکالت خواهد یافت در آینده هم نفت بفروشد و نفت صادر کند.
مخلص کلام، طرح پیشفروش نفت خام به مردم را میتوان این گونه فشرده و موجز بیان کرد: مردم با نرخ امروز دلار در بازار ارز سنا، روزانه میتوانند ۶۰۰ هزار بشکه نفت بخرند و پس از پایان یک سال و پس از فروش آن توسط وزارت نفت، پول خود را همراه با سود آن، که کمتر از سود سپردههای درازمدت بانکی نیست، دریافت کنند.
یک تیر و دو هدف یا تیری در تاریکی؟
میگویند دولت با این “گشایش اقتصادی” به دو هدف مهم تنها با شلیک یک تیر دست مییابد: نخست اینکه سونامی نقدینگی را مدیریت میکند و مردم میلیاردها تومان پول سرگردان خود را برای پیشخرید نفت به دولت تحویل میدهند و “اوراق سلف موازی” دریافت میکنند. دوم اینکه، دولت عاقبت صاحب پول کلانی میشود که خود همین پول میتواند در پر کردن چاه کسری بودجه کمک بزرگی باشد.
رقم این درآمد را هم با کمک ماشین حساب محاسبه کردهاند. گفتهاند که روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت به مردم پیشفروش میکنیم و اگر بهای نفت مثلا ۴۴ دلار برای هر بشکه باشد و بهای دلار در بازار ارز سنا هم در حد کنونی آن، آن موقع ۱۹۳ هزار میلیارد تومان درآمد کسب خواهیم کرد.
در صورت صحت داشتن این محاسبه، باید اعتراف کرد که روحانی موفق شده است با یک تیر دو هدف را بزند. اما اگر این محاسبه آن قدرها هم که گمان میرود دقیق نباشد، میتواند کار را به آنجا بکشاند که دولت برای رهایی از مشکلات اقتصادی تیری شلیک کرده به آن امید که در تاریکی به هدفی اصابت کند.
موانع اصابت تیر به اهداف
پیشفروش نفت به مردم بر اساس معادلهای تنظیم شده است که پر از مجهول است. مشکل دولت روحانی نیز اینجا است که پاسخ بسیاری از موارد ناروشن در این طرح از توان و ظرفیت تصمیمگیری و عملکرد دولت خارج است.
افزایش یا کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی، تغییر در نرخ برابری دلار با پول ایران و امکان فروش نفت پس از پایان بازه زمانی یک ساله که رفع تحریمها را پیشفرض میگذارد، از جمله عواملی هستند که دولت روحانی قادر نیست به آنها در شرایط کنونی پاسخی بدهد.
بنابراین شلیک تیر گرچه شاید کار دشواری نباشد، اما برای اینکه به هدف اصابت کند، باید از بسیاری از موانع عبور کند.
موانع عمده موجود بر سر اینکه تیر شلیک شده اصلا به هدفی بخورد یا در تاریکی به هدر رود، از این قرارند:
حجم نفت پیشفروش: میزان صادرات نفت ایران در حال حاضر بر اساس محاسبات وزارت نفت حدود یکصد هزار بشکه در روز است. به این ترتیب، میزان نفتی که برای پیشفروش به مردم پیشبینی شده است، شش برابر صادرات نفت کشور در شرایط کنونی است. اینکه جمهوری اسلامی ایران ظرف ماههای آینده در موقعیتی باشد که بتواند صادرات خود را شش برابر کند، جای پرسش و تردید بسیار دارد.
درآمد پیشبینیشده: وزارت نفت اعلام کرده است که ظرف ۱۴۱ روز نخست سال جاری شمسی، فقط حدود شش درصد از درآمدهای نفتی پیشبینیشده در بودجه کسب شده است. در لایه بودجه سال ۹۹ بهای نفت ۵۰ دلار برای هر بشکه پیشبینی شده بود.
چنین امری به معنای آن بود که جمهوری اسلامی ایران در سال جاری میتوانست بیش از ۱۸ میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند. سهم چهار ماه نخست سال جاری خورشیدی از این درآمد ۱۸ میلیارد دلاری میبایست چیزی حدود ۷ میلیارد دلار باشد. حال آنکه درآمد دولت بنا به گفته محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، از محل صادرات نفت در سال جاری تا روز جمعه ۱۷ مرداد، چیزی در حدود ۴۲۰ میلیون دلار بوده است.
در چنین شرایطی تصور اینکه دولت بتواند از محل پیشفروش نفت خام به مردم ۱۹۳ هزار میلیارد تومان کسب درآمد کند، چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد.
نوسانات بازار: دولت برای آنکه مردم را راضی به پیشخرید نفت کند، میبایست برای نوسانات ناظر بر بهای نفت خام در بازارهای جهانی و همچنین نوسانات ارزی چارهای مییافت. در وعده “گشایش اقتصادی”، دولت به مردم تضمین میدهد که چه بهای نفت خام کاهش یابد و چه ارزش دلار دستخوش نوسان شود، مردم متضرر نخواهند شد.
“دنیای اقتصاد” مینویسد “این اوراق بدون ضرر است. یعنی خریداران در صورت پایین آمدن قیمت نفت یا دلار، هیچ ضرری متقبل نمیشوند… و حداکثر معادل نرخ سود سپردههای بلندمدت بانکی” پول دریافت میکنند. آنچه در این محاسبه نادیده گرفته شده، منبع مالی تامین چنین خسارتی برای دولت در صورت وقوع چنین نوساناتی است.
فروش و صدور نفت: میزان میانگین صادرات نفت خام ایران سه سال پیش، روزانه حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز بوده است. این رقم پیش از آغاز دور جدید تحریمهای ایران از سوی ایالات متحده آمریکا بوده است. پرسیدنی است که دولت چه تضمینی برای امکان افزایش صدور نفت خام خود دارد؟ در صورتی که دولت قادر به افزایش صادرات نفت خود در سال آینده نباشد، زیانهای مالی ناشی از سررسید اوراق سلف موازی که در دست مردم قرار دارد، چگونه تامین میشود؟
تنها امکان قابل تصور برای چنین محاسبهای رفع تحریمها است که محمود واعظی از پایان قریبالوقوع آن سخن گفته است. اما اگر تحریمها به زودی رفع شوند، آنگاه دولت قادر به صادرات نفت خام به بازارهای جهانی خواهد بود و از این طریق میتواند مجددا به درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت دست یابد. اگر چنین باشد، دولت دیگر نیازی به پیشفروش نفت به مردم نخواهد داشت.
برخی از نمایندگان مجلس نیز از طرح “گشایش اقتصادی” دولت روحانی انتقاد کردهاند. به باور آنها، در صورت عملی بودن و عملی شدن چنین طرحی عملا دولت روحانی برای جبران کسری بودجه امروز خود، از مردم پول دریافت میکند، اما پرداخت آن را بر دوش دولت بعدی میاندازد. افزون بر آن، شعار پیشبرد اقتصاد مستقل از درآمدهای نفتی، عملا باعث وابستگی بیشتر بودجه دولت به درآمدهای نفتی میگردد. فقط مشتریان این بار کسان دیگری هستند!
این مقاله برای نخستین بار بر روی خروجی دویچه وله فارسی منتشر شده است!
اولین باشید که نظر می دهید