بازار بورس تهران شاهد ریزش شدید شده است. هیجان خرید هفتههای گذشته جای خود را به هیجان فروش داده است. صفهای طولانی فروشندگان سهام تصویر دیگری از بازار بورس نشان میدهد. آیا حباب شاخص بازار سهام تهران در حال ترکیدن است؟
نویسنده: جمشید فاروقی
بازار گمانهزنی درباره علت ریزش شدید شاخص بازار سهام تهران رونق یافته است. یک هفته پیش، تصویر حاکم بر بازار بورس تهران حکایت متفاوتی را روایت میکرد. ارزش شاخص سهام بازار تهران از مرز یک میلیون واحد عبور کرده بود و برخی از کارشناسان دولتی از “فتح قله اقتصادی” در ایران سخن گفته بودند.
حسن روحانی نیز فرصت را برای تبلیغ عملکرد دولت خود، طلایی دیده و پا به میدان نهاده بود. او رونق بازار سهام را نشانه اعتماد مردم به اقتصاد ایران دانسته و از ثبات و سلامت اقتصادی ایران سخن گفته بود. استقبال مردم از بازار سرمایه در ایران را به رخ دشمنان کشور کشیده بود و ابراز خرسندی کرده بود.
اعتمادی که روحانی مدعی شده بود مردم با استقبال از بازار بورس تهران از خود نشان دادهاند، اما دوام چندانی نداشت. این اعتماد پیش از آنکه سخنان رئیس جمهور ایران فراموش شود، از بین رفت.
در پی کاهش ارزش شاخص سهام بازار تهران در سه روز پیاپی، همه کسانی که تا هفته گذشته برای خرید سهام صف کشیده بودند، ظرف روزهای گذشته برای فروش سهام خود به بازار هجوم آوردهاند.
تحلیلهای ناظر بر کاهش ارزش شاخص سهام ایران بر دو رویکرد متفاوت استوارند. گروهی از تحلیلگران مدعیشدهاند که خرید و فروش سهام در بازارهای بورس امری طبیعی بوده و تردد سرمایه باعث افزایش یا کاهش شاخص سهام میشود و از این منظر نوسانات کنونی حاکم بر بازار بورس تهران پدیده عجیب و منحصر به فردی نیست.
گروه دیگر تحلیلگران بر این باورند که فروش سهام با توجه به شتاب و دامنه آن، حکایت از ترکیدن حبابی دارد که ظرف یک سال گذشته سرنوشت بازار بورس تهران را رقم زده است.
در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به استدلالهای هر دو گروه با هدف رسیدن به پاسخی برای این پرسش: آیا ریزش ارزش شاخص سهام بازار تهران پدیدهای است موقتی و گذرا یا آغاز فرار سرمایه از این بازار.
“کارشناسان دولتی” چه میگویند؟
سناریوی این دسته از تحلیلگران بر “سلامت” بازار بورس استوار است. مدعیاند که بالا و پایین رفتن بهای سهام در بازار ناشی از عرضه و تقاضا بوده و این موضوع برخاسته از افزایش توان رقابتی در اقتصاد ایران است.
خبرگزاری تسنیم به سراغ فردی به نام کوروش شمس رفته است. گفته شده که او “کارشناس بازار سرمایه” است. کوروش شمس برای افت بهای سهام در بازار بورس تهران و ریزش شاخص سهام نظریه عجیبی دارد. او از “استراحت سرمایه” سخن گفته است.
این کارشناس بازار سرمایه مدعی شده است: «با سرمایهگذاریها شاخصها از یک میلیون عبور کرد، اما این ریزشها در یکی دو روز اخیر به علت ورود بازار سرمایه به مرحله استراحت است.»
علی صحرائی، مدیر عامل بورس تهران نیز مدعی شده که افت قیمت سهام و ریزش اخیر در بازار بورس تهران پدیدهای طبیعی است.
بنا بر اظهارات مدیر عامل بورس تهران، “روشن شدن چراغ قرمز” در بازار بورس نباید باعث نگرانی کسی شود. او حتی به سهامداران توصیه کرده که نگاه کوتاهمدت به بازار سهام نداشته باشند. بنا بر اظهارات او کاهش شاخص سهام باعث خروج منابع مالی از بازار سرمایه نشده است.
مدیر عامل بورس تهران میگوید فروش سهام از سوی مردم به علت سودآور بودن آن بوده و «سرمایهگذاران منتظر هستند تا سهام را در قیمت بهتر خریداری کنند.»
برخی دیگر از “کارشناسان” بازارهای سرمایه در ایران که این روزها برای توضیح افت قیمت سهام پا به میدان نهادهاند، میکوشند دلیلی هم برای کاهش شاخص سهام ارائه کنند.
به عنوان نمونه، یکی از این کارشناسان در یادداشتی که برای “تجارتنیوز” نوشته است مدعی شده: «علت ریزش بیش از ۳۰ هزار واحدی شاخص بازار سهام [تنها در یک روز] میتواند آزادسازی سهام ترجیحی کارکنان بانکها و شرکتهای مشمول اصل ۴۴ باشد.»
سهام ترجیحی که گویا به دستور دولت روحانی اخیرا آزاد شده بخشی از سهام شرکتها و بنگاههای اقتصادی است که دولت در چارچوب سیاست خصوصیسازی به کارکنان بانکها و شاغلان شرکتهای دولتی و خصولتی واگذار کرده بود.
آنچه اخیرا از سوی روحانی و بانک مرکزی تحت عنوان خصوصیسازی ارائه میشود و واگذاری املاک، مستغلات و شرکتهای تحت پوشش بانکها را شامل میگردد، در عمل اقدامی برای کاهش کسری بودجه شدید دولت است.
دولت روحانی و رئیس بانک مرکزی با هدف سقوط شاخص سهام بازار بورس تهران خواستار آزادسازی سهام ترجیحی نشده، بلکه بر آن بودهاند تا با واگذاری بخشی از دارايیهای دولتی کسری بودجه خود را کاهش دهند.
التهاب و نه استراحت!
از ریزش شاخص سهام در ایران به عنوان نخستین التهاب بازار بورس تهران در سال جدید سخن میرود. واژه التهاب را میشود این روزها از زبان “کارشناسان دولتی” نیز شنید. آنچه که حائز اهمیت است درک این موضوع است که نوسانات عادی حاکم بر بازارهای سهام در جهان را “التهاب” نمیخوانند.
از سوی دیگر، در رسانههای ایران از واژه “هجوم” برای فروش سهام ظرف روزهای گذشته سخن به میان آمده است. تردد در بازار سهام پدیدهای عادی است. این در حالی است که واژههای “هجوم” و “هیجان” در کنار “التهاب” حکایت دیگری از بازار سهام روایت میکند. از ترکیدن حبابی حکایت میکند که از اردیبهشت سال گذشته تا کنون در بازار بورس تهران پدید آمده است.
علی صحرائی، مدیر عامل بازار بورس تهران گناه را بر گردن رسانهها میاندازد. میگوید: «فضای مجازی و برخی رسانهها هم با این که بورس کشور مورد توجه قرار بگیرد، موافق نیستند و بر حبابی بودن بورس تاکید میکنند. این موضوع در ذهن مخاطبان بیاثر نیست.»
چند نکته تاملبرانگیز!
۱. رشد چهارصد درصدی شاخص سهام در بازار تهران ظرف مدت یک سال آن هم در شرایطی که اقتصاد ایران با بحرانی شدید روبهرو است، حکایت از حبابی شدن بازار سهام دارد. بهای سهام در بازار سرمایه از زمان تشدید تحریمهای ایران از سوی آمریکا و عدم تمدید معافیت ناظر بر واردات نفت از این کشور روندی صعودی به خود گرفت. این روند بر بستر دو عامل دیگر تشدید شد. نخست پیامدهای پیش بینی نشده ناشی از بحران کرونا در چهار ماهه گذشته و دوم کاهش به دور از انتظار بهای نفت خام در بازارهای جهانی.
۲. دولت جمهوری اسلامی صرفنظر از عوامل مربوط به بازارهای مالی جهان، نظیر محدودیتهای پیش بینی شده برای تراکنشها با سامانه مالی بینالمللی و کاهش شدید درآمدهای ارزی، با دو چالش دیگر نیز روبهرو است: سامانه بانکی کشور بحرانزده است و دیگر اینکه سونامی نقدینگی، بذر تورمی مهار ناشدنی را در خاک اقتصاد این کشور پراکنده است.
۳. دولت برای تامین نیازهای مالی خود اقدام به استقراض از سیستم بانکی و چاپ اسکناس کرده و همین موضوع بر حجم پول در گردش و افزایش بیرویه و مهار نشده نقدینگی در کشور افزوده است. این موضوع باعث افزایش پول سرگردان در بازار گردد.
۴. افزایش شاخص اصلی بازار بورس تهران در شرایطی صورت گرفته است که نرخ رشد اقتصادی ایران روندی نزولی داشته و دورنمای رشد اقتصادی این کشور در سال جاری منفی است.
۵. هجوم مردم ایران به بازارهای سهام برخلاف ارزیابی “کارشناسان” بازار سرمایه در ایران نه از روی منفعتطلبی که به علت وحشت از تنزل ارزش پول سرگردان و مالباختگی بوده است.
۶. روزنامه “دنیای اقتصاد” افت اخیر شاخص اصلی بازار را از اسفند سال گذشته به این سو بیسابقه دانسته است. از بی مشتری ماندن حدود هفت هزار میلیارد تومان در بازار بورس سخن رفته و گفته شده است: «هجوم برای عرضه و عدم تقاضا در کمترین قیمتهای مجاز نه تنها ارزش معاملات خرد را به کمترین سطح در سه هفته اخیر تنزل داده» بلکه باعث کاهش بهای ۸۱ درصد از تعداد کل نمادها در روز شنبه ۲۷ اردیبهشت شده است. این تصویر ارائه شده از وضعیت بازار بورس تهران حکایت از نوسانات عادی و “استراحت سرمایه” ندارد، بلکه حاکی از آغاز فرار سرمایه از بازار بورس است.
پول ایران یگانه “فرآورده” اقتصادی در این کشور است که ارزش خود را سریعتر از هر “فرآورده” دیگری از دست میدهد. امنیتی شدن فضای حاکم بر بازار طلا و دلار زمانی باعث شد بخش قابل ملاحظهای از پول سرگردان سر از بازار بورس در آورد.
ریزش شاخص اصلی سهام در بازار بورس تهران، نه تنها سرگردانی مجدد این پول را به همراه خواهد داشت، نه تنها باعث سرگردانی مردمی میشود که از ترس مالباختگی بر آنند تا با خرید هر آنچه ممکن است، مانع از کاهش ثروت و دارایی خود شوند، بلکه سرگردانی دولت، بانک مرکزی و “کارشناسان” دولتی را نیز در پی خواهد داشت. همان کارشناسانی که همچنان حبابی بودن بازار بورس را انکار میکنند و از “استراحت سرمایه” سخن میگویند.
سونامی نقدینگی و سرگردانی ناشی از آن، چالشی بزرگ است که به دولت “تدبیر و امید” نه امکان تدبیری میدهد و نه امیدی باقی مینهد!
این گزارش پیش از این بر روی خروجی دویچه وله فارسی منتشر شده است.
اولین باشید که نظر می دهید