آثارش به دهها زبان ترجمه شده و بسیاری از جوانان جهان، و از آن جمله جوانان ایرانی با آثار او و به ویژه با رمانهای “آوای وحش” و “سپید دندان” آشنا هستند. از درگذشت این نویسنده نامآشنا یکصد سال میگذرد.
جک لندن تنها ۴۰ سال عمر کرد. حاصل این عمر نه چندان طولانی، دهها داستان و اثر بلند و کوتاه است که کماکان تجدید چاپ میشوند و حتی با گذشته یک قرن از درگذشت این نویسنده، هنوز خوانندگان خود را دارند.
جک لندن، نویسندهای است که برای آفرینش آثارش از واقعیتهای اجتماعی الهام میگرفت. شخصیتهای رمانهایش افرادی واقعی بودند، کسانی که جک لندن از نزدیک با آنها آشنا بود و یا با آنها معاشرت داشت. اینان سودازدگانی بودند در جستجوی طلا و ثروت، در روزگاری که فقر و محرومیت بر همه عرصههای زندگی اجتماعی آمریکا سایه گسترده بود.
آثار جک لندن نه تنها حکایت نابسامانیها و دشواریهای زندگی مردم آمریکاست، بلکه تصویری دقیق از شرایط اجتماعی آن برهه از تاریخ آن کشور به دست میدهد و از این رو برای شناخت جامعه آمریکا در واپسیندهههای قرن نوزدهم و نخستین سالهای قرن بیستم، اهمیتی فوقالعاده دارد.
جک لندن نویسندهای ماجراجو بود. نویسندهای که حضور در بطن رویدادها را بر نشستن در آرامش اتاق کارش ترجیح میداد و اگر برای نوشتن آثارش ساعتها و روزها پشت میزش مینشست و مینوشت، باز حکایت همان ماجراها و رویدادها بود و یادآوری خاطراتی که زندگی پر فراز و نشیبش برای او به ارمغان آورده بود.
خانوادهای تنگدست
جک لندن روز ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ در سانفرانسیسکو و در خانوادهای تنگدست به دنیا آمد. کسی به درستی نمیداند پدر واقعی او چه کسی بوده است. مادرش فلورا ولمن، پس از قطع رابطه خود با شریک زندگیاش، با جان لندن ازدواج میکند. جان لندن برای گذران زندگی خود به هر کاری دست میزد، از فروشندگی گرفته تا کشاورزی. به هنگام ازدواج مادرش با جان لندن، جک هشت ماهه بود. جان لندن فرزند فلورا را به پسری میپذیرد و نام خانوادگی خود را بر جک مینهد.
جان لندن به زودی بر اثر بیماریهای متعدد خانهنشین میشود و بار تامین هزینه زندگی بر دوش همسر و فرزندش، جک میافتد. جک لندن برای کمک به خانواده ناگزیر به هر شغلی تن میدهد. از پادویی گرفته، تا پخش روزنامه و گارسونی. و زمانی نیز به صید صدف روی میآورد.
حس عدالتخواهی و توجه به مسائل اجتماعی که در آثارش بازتابی گسترده دارند، برخاسته از همین شرایط اجتماعی است. او شیفته ایدهها و باورهای اومانیستی بود و از این رو رد پای افکار اندیشمندانی چون مارکس و نیچه را در آثارش میتوان مشاهده کرد. او به عضویت حزب سوسیالیست آمریکا در آمد، ولی فعالیتهایش کمتر سیاسی و بیشتر ادبی بودند.
توجه به ادبیات از همان ایام کودکی همراه جک لندن بود. ساعات فراغتش را در کتابخانه اوکلند میگذراند و آثار فلسفی و ادبی دوران خود را با اشتیاق فراوان دنبال میکرد. در این سالها بود که جک لندن با “اینا کولبریت” نویسنده معروف آمریکایی آشنا میشود. کولبریت در آن سالها به عنوان کتابدار در کتابخانه عمومی اوکلند کار میکرد و متوجه علاقه جک لندن به مطالعه شده بود و به عنوان آموزگاری صبور وظیفه راهنمایی جک لندن جوان در گزینش کتاب و موضوع را برعهده میگیرد.
جک لندن با آنکه موفق شده بود با نمرهای بسیار خوب امتحان پذیرش دانشگاه برکلی را پشت سر نهاده و از این دانشگاه پذیرش بگیرد، دانشگاه را نیمهکاره رها میکند و به کار نویسندگی روی آورد و نوشتن کتاب و رمان را به عنوان حرفه اصلی خود برمیگزیند.
نوشتهها و رمانهای جک لندن را به دو دسته تقسیم میکنند. دسته نخست دربرگیرنده آثاری است چون “آوای وحش”، “سپیددندان” و “گرگ دریا”. در این داستانها، جک لندن به همزیستی مشترک انسان و حیوان میپردازد و از طریق دنبال کردن رابطه آنها به مسائل اجتماعی و رویدادهای آن دوره از تاریخ آمریکا توجه دارد.
اما دسته دوم آثار جک لندن، آثاری هستند که بیشتر به مسائل اجتماعی و روابط انسانها میپردازند. در این گونه از رمانها و کارهای جک لندن ما با گونهای از نقد اجتماعی روبرو هستیم. جک لندن که گرایشهای سوسیالیستی نیز داشت، در این آثار به نقد جامعه سرمایهداری پرداخته است. نمونه برجسته این گروه از آثار جک لندن کتابی است به نام “مارتین ایدن” که گوشههایی از زندگی خود جک لندن را تصویر میکند. کتاب “پاشنه آهنین” یکی دیگر از نمونههای نقد اجتماعی جامعه آمریکاست که در سال ۱۹۰۸ منتشر شد و به زبانهای بسیار ترجمه گشت.
بسیاری از آثار جک لندن سوژه ساخت فیلم و سریالهای تلویزیونی بودهاند. مهمترین نمونه آن فیلم “آوای وحش” است که در سال ۱۹۷۲ به نمایش درآمد. با آنکه در این فیلم هنرپیشگانی چون چارلتون هستون و میشل مرسیه نقش آفرینی میکردند، اما به باور منتقدان سینما، این فیلم نتوانست در بازگویی تصویری این رمان معروف جک لندن موفق از کار در آید.
جک لندن در زندگی پر ماجرای خود بارها مجروح و بیمار میشود. صد سال پیش و در روز ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶ جک لندن بر اثر ابتلا به عفونت کلیه درگذشت.
اولین باشید که نظر می دهید